- شش انگشتی (شَ / شِ اَ گُ)
شش کلکی. (یادداشت مؤلف). دارای شش انگشت. اعنش. آنکه او را شش انگشت بردست باشد. (یادداشت مؤلف). رجوع به شش انگشت شود.
- سادات شش انگشتی، سلسله ای از سادات که به ارث غالباً شش انگشت بر دست داشتند و از این رو پیش عوام شیعه ماننداجاق تلقی می شدند. (یادداشت مؤلف)
- سادات شش انگشتی، سلسله ای از سادات که به ارث غالباً شش انگشت بر دست داشتند و از این رو پیش عوام شیعه ماننداجاق تلقی می شدند. (یادداشت مؤلف)
